فرزانه شهامت | شهرآرانیوز ؛ معصوم است؛ مثل همه بچهها. علیرضا تا ورود به نوجوانی، فاصلهای ندارد. از آخرینبار که تصاویر غیراخلاقی را در اینترنت دیده، روزهای متمادی میگذرد، اما انگار ذهنش هنوز درگیر دنیایی است که از آن بیخبر بوده است. خاطرجمع است از اینکه مامان و بابا حرفهایش را نمیشنوند و فقط تو، شنونده حرفهایی هستی که برای گفتنِ بیمقدمهاش، داوطلب شده است. «یک عکسایی برام اومد که...»
جملهاش را با لبخندی همراه با شرم میخورَد و سکوت میکند. آنطورکه میگوید این نخستین تجربه او در مواجهه با تصاویر غیراخلاقی بوده و با محیط پاکیزهای که در آن بزرگ شده، نمیدانسته چنین چیزهایی هم در اینترنت هست. نه آقامعلم، نه توی تلویزیون و نه والدین تحصیلکردهاش تا حالا در اینباره چیزی نگفته بودند و همینها، به حس سرگردانیاش دامن زده است.
علیرضا عاشق توپبازی است و همین باعث شد آن روز، «عکسهای توپ» و کلیدواژههای مشابه را در مرورگری غیربومی جستوجو کند و چیزهایی را ببیند که نباید میدید. نگاهش چقدر روی تصاویر غیراخلاقی متوقف مانده؟ دوباره هم چنین کلیدواژههایی را جستوجو کرده؟ با همکلاسیهایش در این مورد حرفی زده و اطلاعات تازهای دریافت کرده؟ آیا باید این سؤالها را از او پرسید یا امیدوار بود که دیگر تکرار نمیشود؟
خودم پیگیر بودم
«توی این سالها خیلی مقاومت کردم که پسرم برخلاف خیلی از همسنوسالهاش به گوشی و اینترنت دسترسی نداشته باشه. اگه کرونا نبود تا یکیدو سال دیگه هم میتونستم ادامه بدم، اما ...»، اما نشد. کرونا باعث شد آموزشهای مجازی و دسترسی دانشآموزان به فضای مجازی، همهگیر شود. برای برخی بچهها، دلیل و برای برخی دیگر، بهانه حضور در شبکههای اجتماعی، تکالیف مدرسه و ارتباط با معلم و همکلاسیهاست. آیا همه آنچه میبینند و میشنوند، به همینها خلاصه میشود؟ «معلوم است که نه.» مادر است و نگرانتر از همیشه.
پسر نوجوانش، سیزدهسالگی را پر میکند. «شاهین داره به سن بلوغ میرسه. کنجکاوه. توی این سن، طبیعیه که بخواد دنبال افزایش اطلاعاتش توی همه زمینهها بهویژه مسائل جنسی باشه. قبلا خیلی بهش گفتم که پسرم، عکسها و متنهای غیراخلاقی، تبلیغاتیاند. یه ابزارند برای اینکه تو رو جذب کنند. گفتم که با دیدن و خوندن اینها آسیب میبینی و باید درمان بشی.»
ترفندهای مختلفی را برای کنترل فرزندش در فضای مجازی به کار برده است؛ از نصب نرمافزار anydesk تا ممنوعیت دسترسی به تلگرام و اینستاگرام؛ همچنین دریافت سیمکارت دانشآموز در ابتدای سال تحصیلی جاری که مدعی است برخلاف وعدهها، حتی نرمافزار شاد را هم پشتیبانی نکرده است. این شهروند میگوید تمام این کارها را براساس دغدغه شخصی خودش انجام داده و آموزشی در کار نبوده است. او تأکید میکند که نمیتواند تمامی دقیقهها و ساعتهایی را که فرزندش باید به اینترنت وصل باشد، کنارش بماند و کنترلش کند. «اینطور نیست که همه کارهای مدرسه در شبکه شاد باشه. مجبورم اجازه بدم در گروهها و شبکههای مختلف عضو باشه و مرورگرها هم روی تبلتش نصب بمونه.»
جاپای نگرانی در تکتک کلماتش، آشکار است، بهویژه وقتی میگوید: «طبیعیه که خیلی از والدین، دغدغه و اطلاعاتی رو که من از این طرف و اون طرف به دست آوردم، نداشته باشن. با این وضعیت کرونا، انرژی تخلیهنشده، خونهنشینی و اینترنتگردی بچهها، هوش و کنجکاوی فوقالعادهشون و جذابیتهای فضای مجازی، باید منتظر انواع اختلالات توی بچههامون باشیم. آموزشوپرورش آمادگی این شرایط رو داره؟»
خانم اجازه! اشکالی نداره؟
هنوز سؤالمان تمام نشده، جواب منفی را دریافت میکنیم. از آموزش سواد رسانهای به والدین و دانشآموزان پرسیده بودیم؛ یک بایدِ بیبروبرگرد برای حضور در آشفتهبازار فضای مجازی. زهرا در یکی از مدارس غیردولتی مشهد، قرآن درس میدهد. میگوید بیشتر دانش آموزان این مدرسه ابتدایی، از خانوادههای مذهبی هستند.
از یک چیز مطمئن است؛ اینکه دانشآموزان، آموزش حسابشدهای دراینباره ندیدهاند؛ حرفش را اصلاح میکند و میگوید: هیچ آموزشی. شاید اوضاع برای کلاس اول و دوم ابتدایی، چندان بد نباشد؛ چون بچهها به حضور والدین نیاز دارند و معمولا مادرها کنارشان هستند. اما خیلی از کلاس چهارمیها و بالاتر، گوشی شخصی دارند، درحالیکه نمیدانند به کجاها نباید سر بزنند. این را هم خبر دارم که برخی مدارس، کانالهای پیگیری مسائل درسی را در تلگرام ایجاد کردهاند. وقتی هم فیلترشکن را فعال میکنی، بهصورت خودکار و بدون جستوجو، دادههای نامناسب را برایت ردیف میکند.
او به سخنان همکاران فرهنگیاش اشاره میکند؛ صحبتهایی که حکایت از عضویت برخی نوجوانان دانشآموز در کانالهایی با محتواهای غیراخلاقی دارد. «همکارم در یکی از شهرستانهای خراسان رضوی، کانالی را نشانم داد. در آن، کلیپهایی بارگذاری شده است که دوستیابی از جنس مخالف را آموزش میدهد؛ پسر درمقابل دختر زانو میزند و دستش را جلو میآورد. همکار من اتفاقی متوجه ماجرا شد؛ وقتی یکی از بچههای مدرسه با کنجکاوی پرسیده: خانم اجازه! کاری که اینا میکنند، اشکالی نداره؟»
«نه»های پرشمار
جوابهای منفیای که از والدین دریافت میکنیم پرتکرار است. فرزند هرکدامشان، اعم از دختر و پسر، در مقاطع، مناطق و انواع مدارس مشهد تحصیل میکند. همگی در یک نقطه اتفاق نظر دارند؛ اینکه بهدلیل کرونا، حضور در فضای مجازی ناگزیر است، درحالیکه خبری از آموزشهای جدی و مستمر درباره فرهنگ حضور در این دنیای بی سروته نیست.
مادر پدرام که در مدرسهای دولتی در ناحیه۶ آموزشوپرورش تحصیل میکند، با دقت به سؤالمان جواب میدهد: همان اوایل مهر یک پیام در شبکه شاد دیدم. درباره این بود که چکار کنیم بچهها به دادههای نامناسب دسترسی پیدا نکنند. فقط همین را دیدم. پدر کیان که از مدیران مدارس مشهد هست، نیز میگوید: چیزی که شما میگویید، دغدغه من، همسرم و همکارانم نیز هست. اینکه فکر کنید کانالی یا جایی باشد که به والدین و بچهها در این ارتباط آموزشی بدهد، نه، چنین چیزی نداریم.
درمیان همه «نه»هایی که میشنویم، پاسخ مثبت یکی از والدین، مایه دلخوشی است. مادر آتنا که در کلاس دوم و در ناحیه۴ آموزشوپرورش مشهد درس میخواند، به پاسخ مثبتش اضافه میکند: بعضی از کلیپهای آموزشیای که دیدهام، درباره سواد رسانه است. ناظم مدرسه که با آمدن کرونا، کارهای فرهنگی را دنبال میکند، اینها را بارگذاری میکند. از من میشنوید آموزشها باید خیلی بیشتر از اینها باشد. دوروبریهای خودم را میبینم که بچهمدرسهای دارند. خودشان هم جوان هستند و حتی یکیشان مدتی خارج از کشور زندگی میکرد. حداقلهای اطلاعات را ندارند. معلوم است که نه میتوانند مطالبه کنند و نه در فضای مجازی مراقب بچههایشان باشند.
یکی دیگر از والدین که فرزندش در مدرسه شاهد درس میخواند، کلافه از انبوه پیامهای مرتبط با مدرسه دخترش، هفت گروه واتساپی را نشان میدهد و میگوید: شاید آموزشی بوده است و من ندیدهام. خسته شدم از این همه پست. مادر زیبا که در کلاس یازدهم درس میخواند نیز میگوید: همه اطلاعاتی که دخترم دارد، به خاطر درس سواد رسانه است که پارسال گذراند. پاسخ او سؤال دیگری را ایجاد میکند؛ آیا این سن و این مقطع تحصیلی برای آموزش رسمی و نظاممندسواد رسانه، دیر نیست؟
پروفایل آلبوم نیست
مدرسه، محل کار، باشگاه ورزشی، دانشگاه، مسجد و... حضور در هر جایی، فرهنگ و آداب خودش را دارد. این اصل ساده، در فضای مجازی هم صادق است، هرچند که کمتر به آن فکر کرده باشیم. مژگان اینطور فکر نکرده بود. پرونده شکایت او، هماکنون در پلیس فتای استان مطرح است. او ۱۶سال دارد و خودنماییهای دخترانه، اقتضای سن و سالش است. اوضاع عادی بود تا اینکه کنایههای دوست و آشنا شروع شد؛ «تو هم آره؟»
تصاویر مژگان در اینستاگرام بارگذاری شده بود، آن هم با چاشنی کپشنهای غیراخلاقی.
هیچکس باور نمیکرد که کار، کار خودش نباشد. او که از سوی مرجع قضایی به پلیس فتای خراسان رضوی ارجاع شده بود، ادعا میکرد که روحش از ماجرا خبر ندارد. بررسیهای کارشناسان پلیس فتا میگفت که راست میگوید. سرنخها به یکی از همکلاسیهای مژگان رسید؛ او به حسادتش نسبتبه معدل درسی مژگان و اینکه میخواسته آبرویش را ببرد، اعتراف کرده است. این حسادت هم با عکسهای رنگارنگی که مژگان در پروفایلش بارگذاری میکرد، عملی شده بود.
همه این آبروریزیها، پیگیریها و معطلیها با باور یک جمله ساده قابل پیشگیری بود؛ «پروفایل آلبوم نیست.» سرهنگ جواد جهانشیری، رئیس پلیس فتای استان، با بیان این جمله، پروندههای متعددی از قربانیان فضای مجازی را با ما درمیان میگذارد؛ برای نمونه، پسر یکی از استادان دانشگاه که فریب همجنس خود را میخورَد و عکسهای خودش را با وضعیتی نامناسب دراختیارش قرار میدهد. دریافت عکسها همان و آغاز اخاذی با تهدید به انتشار تصاویر همان.
آنطورکه سرهنگ جهانشیری میگوید، قربانیان فضای مجازی، نهفقط دانشآموزان، بلکه برخی مربیان را هم شامل میشود، مثل فردی که ۳۰سال سابقه کارش، با پخش یک کلیپ در فضای مجازی دچار خدشه شد. ماجرا از این قرار بود که درحین کلاس آنلاین، فردی از اعضای خانواده، با لباس راحتی وارد کادر تصویر میشود و این ورود نابهنگام، موجب غافلگیری وی شده بود و کلیپ بهسرعت در فضای مجازی دست بهدست میشود. بررسیهای پلیس فتا نشان داد که دو دانشآموز در این پرونده، دخیل هستند.
اولی بهصرف شوخی، فایل ضبطشده را برای دوستش میفرستد و دومی، بدون توجهبه پیامدهای حقوقی، آن را در اینستاگرام خود بارگذاری میکند. به گفته وی بروز آسیب برخی رفتارهای امروز در فضای مجازی، به زمان نیاز دارد، رفتارهایی نظیر پوششها و شکلکهای نامتعارف که لازمه فعالیت در برخی سایتهاست و میتواند به جایگاه اجتماعی و شغلی افراد در آینده لطمه وارد کند.
سرهنگ جهانشیری با اشارهبه افزایش حضور دانشآموزان و کودکان و مربیان و استادان در فضای مجازی بهدلیل شرایط کرونایی، ناآگاهی را دلیل افزایش پروندههای این قشر در پلیس فضای مجازی میداند و میگوید: ۶۰درصد پروندههای پلیس فتا، براساس ناآگاهی بزهدیده یا بزهکار تشکیل میشود؛ به طور مثال، نوجوانانی که نمیدانند تبلیغ در سایتهای شرطبندی، جُرم است. او با بیان اینکه ۳۴سازمان و نهاد، در آموزش فرهنگ سایبری دخیل هستند، از آغاز پویشی با عنوان «کودک سایبری» در ۱۳ تا ۲۰ بهمن خبر میدهد. پویشی که در مدت ۷ روز برگزاری، یک هدف واحد را دنبال میکند؛ فرهنگسازی برای حضور در فضای مجازی بهویژه برای افراد کمتر از ۱۸سال.
* اسامی، مستعار است.
فضای مجازی، پیوسته آسیبهای جدیدی رو میکند
وقتی سخنان والدین دانشآموزان مبنیبر دریافتنکردن آموزش درباره سواد رسانه را با مرتضی سبزیکاران، رئیس اداره مشاوره، امور تربیتی و مراقبت دربرابر آسیبهای اجتماعی اداره کل آموزش و پرورش استان، درمیان میگذاریم، به تلاشهای همکارانش اشاره میکند و میگوید که نمیداند چرا اطلاعات ما و او مغایرت دارد.
او اذعان میکند: واقعیت این است که قبل از کرونا برای موبایلدار شدن دانشآموزان مقاومت میکردیم و الان خودمان داریم تهیه میکنیم و به دانشآموز میدهیم. طبیعی است دغدغههای جدیدی ایجاد شود. اولویت نخستمان، پیشگیری است و بعد، مداخله و درمان دانشآموزان آسیبدیده.
سپس در توضیح کارهای انجامشده درراستای این اولویت، از دورههایی نام میبرد که نامشان را در رسانهها یا دستکم از والدین و اولیای مدارسی که با آنها گفتگو کردیم، نشنیدیم؛ برای نمونه دوره توانمندسازی همزمان والدین و دانشآموزان و دوره از نیاز تا آسیب.
امضای تفاهمنامه با پلیس فتا برای تولید داده و بارگذاری آنها در شبکه شاد، تولید کلیپ، فایلهای صوتی و پخش برنامههای آموزشی از شبکه استانی سیما از اقدامات دیگری است که او نام میبرد؛ البته بدون اشاره به نحوه دریافت بازخورد از جامعه هدف.
سبزیکاران با اشاره به سامانه محرمانه «نماد» برای پیشگیری و کنترل آسیبهای اجتماعی در دانشآموزان، از ۵۰ مرکز مشاوره در مناطق آموزش و پرورش استان میگوید که با شیوع کرونا، تلفنی هم مشاوره میدهند. او تصریح میکند: نمیگوییم کامل هستیم. هنوز خیلی کار داریم. فضای مجازی دائم دارد آسیبهای جدیدی را رو میکند. برنامههای ما ادامه دارد.
او میگوید: حس ما این است که خوشبختانه وضعیت به نسبت اوایل امسال، مدیریت شده است. از او میخواهیم این جمله را بیشتر توضیح بدهد و پاسخ میشنویم: پیشتر، شبکه شاد، مرتب نبود و برخی مدارس ناچار بودند از مجاری دیگر، اطلاعات را به دانشآموزان برسانند. در ایجاد گروهها و کانالها مشکلاتی بود، دانشآموزان آشنا نبودند و برخی هم دسترسی نداشتند.
ممکن بود لابهلای دریافت اطلاعات از مجاری دیگر، دادههای غیررسمی و غیراخلاقی هم دریافت کنند. الان این دغدغهها کم شده و تکلیف مدرسه و دانشآموز مشخص است. وقتی اطلاعات در شبکه شاد به فراوانی و استاندارد بارگذاری شود، وظیفهای که فضای آموزشی داشته، انجام شده است؛ هرچند ممکن است تبادل داده در فضاهای دیگر همچنان وجود داشته باشد.